عمومی

دکتر اسلامی ندوشن که بود و چه کرد؟

دکتر اسلامی ندوشن که بود و چه کرد؟

طبیعی است که ایران هم او را فراموش نکرده است. طبیب اسلامی که بود و چه کرد؟ اول از همه به شما بگویم که او چه کرد زیرا انسان کار و عمل خودش است. او تالیفات زیادی درباره فرهنگ و فرهنگ ایران داشته است و از نویسندگان معاصر من ایرانی است. من نمی خواهم ایرانی باشم چون تعصبات قومی و نژادی داشت و ایران را برتر از سایر اقوام و کشورها می دانست. او به دیگران و غیر ایرانیان به ویژه فرهنگ جدید احترام می گذاشت، اما خود را وقف شناخت فرهنگ ایرانی و تمرکز بر عظمت این فرهنگ و ادبیات کرد، اما کار خود را به پژوهش های ادبی ایران محدود نکرد. ترجمه آثار مهم نویسندگان و شاعران اروپایی. آثاری از شاعران و نویسندگانی چون بودلر، شکسپیر و توماس مان. و ترجمه ای درخشان از گل های زشت و یکنواختی پاریس. درباره نمایشنامه‌های ابوزمان و ابوجلاف که در پرتو یک رسوایی بزرگ جاسوسی نوشته و یکی از جنبه‌های رابطه اخلاق و سیاست را با طنز و مهربانی نشان می‌دهد، می‌خواهم چیزی بگویم. او یک سیاستمدار نبود و به هیچ حزب سیاسی نپیوست. در جوانی برخی از دوستان نزدیکش با حزب توده یا یکی از اعضای متنفذ آن حزب ارتباط داشتند. اگرچه بسیاری از روشنفکران در دهه بیست و سی در آن زمان به حزب پیوستند، اما اسلامی به این حزب، هیچ حزب یا گروه سیاسی یا به طور کلی سیاسی نپیوست و آزادی رای خود را حفظ کرد.

او نسبت به اتحاد جماهیر شوروی خوشبین نبود و شواهدی از سخنان خود در کودتای 28 مرداد و سال های پس از آن مشاهده کرد. اتحاد جماهیر شوروی در ابتدا اطلاعات نادرست و گمراه کننده ای در مورد کودتا ارائه کرد و پس از کودتا، شاخه نظامی حزب توده را قربانی کرد و از دولت شوروی خواست که از راه آهن سراسر ایران استفاده کند که چنین شد. به دولت مصدق نداد. . از نظر دکتر اسلامی، کودتای 5 مرداد نه تنها برای ایران یک فاجعه بود، بلکه وی به کودتاچیان نیز گفت که کار آنها محکوم به شکست است.

گفته می شود دکتر اسلامی سیاستمدار نبود، اما درک واقع بینانه و روشنی از سیاست داشت و بر اهمیت و تأثیرگذاری سیاست به ویژه جایگاه آن در ایران و تأثیر آن بر زندگی مردم تأکید داشت و این مجموعه تحقق یافت. او جدا از روشنفکران. . چگونه چنین نویسنده ای می تواند نسبت به سیاست بی تفاوت باشد و در عین حال از سیاست حرف بزند و بنویسد؟ این را بدانیم که سیاسی نبودن و کار سیاست و سیاستمدار دیدن خیلی سخت است. کسی که شغل سیاسی ندارد و وابسته به هیچ ایدئولوژی، گروه و حزب سیاسی نیست و می خواهد کار سیاسی را ببیند و تاثیر و نتایج کار خود را بشناسد و به مردم بگوید و به ویژه یادآوری کند که در مقابل دولت چه مسئولیتی دارند؟ باید زبان و نگرش خاصی داشته باشد و دکتر اسلامی هم داشت. خلاصه دکتر اسلامی کی بود؟

دکتر اسلامی نویسنده و شاعر و نویسنده ای بود که با قلم و قلم خود در روح و جان خوانندگان خود نفوذ کرد و شاید چیزی در روح و روان او بود که برای مردم و ایران و ایرانی بود که بتواند درد آنها را بیان کند. ایران و به همین دلیل نوشته های او با علاقه و علاقه خوانده می شد و می شود. او که از کودکی با شعر و ادبیات فارسی آشنا بود، برای ادامه تحصیل به دانشکده ادبیات نرفت و در رشته حقوق تحصیل کرد. او دکترای حقوق گرفت و مهمتر از آن داوطلب نشد در دانشگاه. او در برخی از دانشکده ها تدریس می کرد، اما شغل رسمی دانشگاهی نداشت تا اینکه دکتر فضل الله رضا رئیس دانشگاه تهران شد و او را به دانشگاه تهران دعوت کرد. هر چه بود به کاری که می کرد و راهی که می رفت ایمان داشت. نوشتن از ایران و فرهنگ ایرانی و نشان دادن مقام زمان و عمل، کار او نبود، زندگی او بود. او ادبیات را به عنوان تخصص انتخاب نکرد، بلکه ادبیات و فرهنگ ایران را از منظری وسیع تر به فرهنگ دنیای جدید می نگریست و البته آن را بزرگ می کرد و همانطور که گفته شد در ادبیات و فرهنگ ایران و در جهان . دکتر اسلامی در جوانی شعر می گفت و در اواسط عمر شعر را رها می کرد زیرا می خواست به نثر مشکلات و اوضاع کشور و آنچه را که در آنجا می گذرد بگوید. توجه داشته باشید که او نمی خواست یک شاعر متوسط ​​باشد. شاعر می فهمد و تصدیق می کند که شعرش متوسط ​​است و نیاز به عدالت، شجاعت و آینده نگری دارد. زبان نثر را اقتباس کرد، اما نثرش شبیه داستان نویسان بود و در «گزارش روزها» به سبک داستان نویسان نوشت. اکنون که به آثار او نگاه می کنیم، حتی زبان تحقیق او با زبان پژوهشگران ادبی بسیار متفاوت است، یا حداقل شباهت چندانی به زبان تحقیق رسمی در ادبیات ندارد.

هر نویسنده ای که به عنوان موضوع نیاز پنهانی می نویسد، یکی را که به دنبالش است از دست داده است. “زندگی دوام نمی آورد. تعادل را حفظ می کند و افراط گرایی این تعادل را بر هم می زند.” او می خواست مستقیماً آن را با مردم در میان بگذارد و در این مورد به خبرنگار نزدیک بود. او دنیا و وضعیت دنیا را رمان نویسی می دید که نسبت ها را در نظر می گیرد، اما روزنامه نگار و داستان نویس نیست. اگرچه می توانست هر دو باشد، زیرا فرهنگ، تاریخ و موقعیت آن زمان را مانند یک رمان نویس از زبان یک روزنامه نگار به تصویر می کشید. مانند گزارش نشان داده شده نیست. کمتر کسانی هستند که بتوانند با زبان نثر این کار را انجام دهند و چه بسا کمتر کسانی که مانند دکتر اسلامی بتوانند با تعادل، خویشتن داری، ادب، فروتنی و فروتنی سرشت زندگی کنند و کرامت دیگران را همیشه در زندگی خود حفظ و رعایت کنند. کسی را آزار نده و تعریف نکن و زیاد به کسی سلام نکن و همیشه از ریا و چاپلوسی دوری کن.

من به زندگانی خوب ایشان اشاره کرده ام و با درایت و صداقت و پایداری زندگی کرده ام و شایسته می دانم در پایان بگویم یکی از سعادت های ایشان دانشمند و همسر بزرگوار دکتر دکتر بود. شیرین بیانی. این استاد حقیر در معرفی همسرش نوشته است که همراه من فردی انسان دوست و نویسنده ای بسیار ایران دوست و با استعداد، دارای اشراف به فرهنگ غنی این کشور و آگاه به بینش روحی و روانی بود. مردم و غیره نشان دهنده وضعیت جامعه و تفکر مردم است. او در کتاب های مختلف بیان کرده است که چه می خواهند بگویند و چه نمی توانند بگویند. اینجانب از راه دور به ایشان درود می فرستم و باز هم درگذشت پروفسور دکتر اسلامی را به ایشان و فرزندان گرامیشان تسلیت عرض نموده و برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

* متن سخنرانی رئیس فرهنگستان علوم ایران در مراسم بزرگداشت دکتر اسلامی ندوشن

دکمه بازگشت به بالا