عمومی

دورنمای تاریک سال نوی میلادی

دورنمای تاریک سال نوی میلادی

واقعیت این است که سیاست های امنیتی-سیاسی «بایدن» و واشنگتن-تل آویو همچنان منطقه خاورمیانه و خلیج فارس را در شرایط بحرانی و «بیم و امید» مدیریت می کنند. چشم انداز آینده در سال جدید روشن و پر از صلح و ثبات نیست.

دنیای 77 در یادداشتی برای این روزنامه گفت اطلاعات گفته می شود: در اکثر کشورهای غربی با نزدیک شدن به ماه ژانویه – اولین ماه سال جدید – گزارشی اقتصادی – سیاسی ارائه می شود که رسانه ها به نقد آن پرداخته و شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سال آینده را نشان می دهند. سال، این گزارش ها بسیاری از کشورها نشانه هایی از تشدید، هرج و مرج و بحران را نشان می دهند.

آخرین تحلیل های آماری سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نشان می دهد که در سال 2023 اقتصاد جهانی همگام با تورم کند خواهد شد. در این گزارش آمده است: کاهش سطح تجارت در اروپا پس از جنگ در اوکراین، افزایش بیکاری در ایالات متحده و نشانه هایی از رکود اقتصادی و البته انتظارات برای بهبود اقتصاد چین پس از غلبه بر بحران گسترده. “کرونا” مهمترین عاملی است که بر اقتصاد سال آینده تاثیر می گذارد.

موسسه مالی بین المللی (IFC) که هر ساله در آغاز سال جدید میلادی گزارشی آماری-تحلیلی درباره چشم انداز آینده منتشر می کند، می نویسد: «…نرخ رشد اقتصادی جهانی در سال 2023 تنها 1.2 درصد است که همان سطح سال 2009 است؛ سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) با این پیش بینی بدبینانه موافق است، زیرا جهان تازه در حال خروج از بحران مالی است. آلوارو سانتوس پریرا، اقتصاددان ارشد این سازمان، نوشت: “ما در حال حاضر با چشم انداز اقتصادی بسیار دشواری روبرو هستند. سناریوی اصلی ما یک رکود جهانی نیست، بلکه کاهش قابل توجه رشد اقتصاد جهانی در سال 2023 و همچنین تورم بالا در بسیاری از کشورها است.

اگر گزارش های علمی اقتصادی و مالی اکثر مراکز تخصصی کشورهای غربی (اروپا و آمریکا) را مطالعه کنید، همه آنها تصویری انتقادی و نگران کننده از سال آینده (2023) دارند. و در حالی که سه متحد آمریکا (فرانسه، آلمان و انگلیس) نه تنها با بحران بیکاری و درآمدها و هزینه های متناقض برای بسیاری از اقشار جامعه مواجه هستند، بلکه فاقد برنامه های روشن و حتی مدیریت کارآمد برای جلوگیری از رونق فعلی هستند. بحران در کشورشان.

تحلیلگران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در اروپا و آمریکا، پیدایش چنین وضعیتی را نشان می‌دهند که نشان‌دهنده تداوم بحران در سال‌های آینده در نتیجه چند عامل است:

1. جنگ طولانی و وقت گیر “بایدن” و “پوتین” در اوکراین که همچنان ادامه دارد، انواع پیش بینی ها در مورد احتمال رشد این بحران که اکنون سراسر اروپا را فرا گرفته و بیش از 10 میلیون نفر را فرا گرفته است. . شهروندان آواره اوکراینی به سایر کشورهای اروپایی نقل مکان کرده اند و واقعیت کل اروپا و به ویژه دو کشور مهم آن آلمان و فرانسه درگیر این بحران است. جنگ در اوکراین دولت‌های سراسر اروپا را از اجرای برنامه‌های معمول خود برای مهار بحران به وضعیت «اضطراری» سوق داده است. بحرانی که اکنون پیامدهای اقتصادی، اختلال در روابط اجتماعی و سیاسی و… پیدا کرده است. در کمتر از پنج ماه، انگلیس چهار نخست وزیر و دولت جدید را تجربه کرده است. حزب محافظه کار انگلیس در سخت ترین شرایط سیاسی درون حزبی و ساختار سیاسی خود قرار دارد. تورم بالا و اقتصاد راکد، بخش‌های مختلف اداری این کشور را با نشانه‌هایی از ناکارآمدی به بحران کشانده است.

در فرانسه اگرچه ماکرون خود را نماینده و رئیس جنبش های چپ و لیبرال کشورش می داند، اما پیروزی محافظه کاران دست راستی در انتخابات پارلمانی فرانسه او را مجبور به تشکیل کابینه ائتلافی کرد. او مانند گذشته باید با قطعی برق و بحران مصرف انرژی نفت و گاز کشورش مواجه شود.

صدراعظم این کشور در آلمان هفته گذشته خطاب به مردم کشورش گفت: آلمان اکنون به دلیل بحران انرژی (نفت و گاز) ناشی از جنگ اوکراین با سخت ترین وضعیت مواجه است. همچنین آلمان بدترین بحران غذایی در جهان را دارد. اولاف شولتز به مردم کشورش هشدار داد: “… چیزی که ما اکنون با آن روبرو هستیم، بدترین بحران جهانی غذا در سال های اخیر است. برای میلیون ها نفر از افغانستان تا ماداگاسکار و از ساحل تا شاخ آفریقا، ملت آلمان هستند. و بسیاری از اروپایی‌ها اکنون با عواقب فاجعه‌باری روبرو هستند. ما نمی‌توانیم این اتفاق را بپذیریم.”

واقعیت این است که این روزها مردم در اکثر کشورهای اروپایی از سیاست آمریکا و بایدن عصبانی هستند که کل اروپا را در خط مقدم جنگ با روسیه بر سر درگیری اوکراین گروگان گرفته است. خطر جنگ هسته ای به هشداری جدی برای شهروندان اروپایی تبدیل شد.

2. تعدادی از متون کاهش تصمیم گیری قوی و منطقی را در مدیریت بین المللی و توازن قوا در سازمان ملل مشاهده می کنند. به طوری که اغلب موازنه و همکاری سه قدرت هسته ای جهان آمریکا، چین و روسیه را مورد انتقاد و تبیین قرار می دهند و به دلیل عدم تعادل در تبادل قدرت و مدیریت سیاسی، دنیای کنونی را جهانی بی ثبات می نامند که در آن دولت های قدرتمند در حال گسترش هستند و ایجاد بحران بدون دلیل و پیشگیری!

تجربه سال‌های پایان جنگ جهانی دوم تا به امروز، به‌ویژه نحوه شروع و تداوم جنگ ویتنام نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها با ورود به جنگی جدید، بحرانی گسترده و عمیق را در همه کشورها ایجاد خواهند کرد. جهان و بیشتر مناطق جهان در سطح منطقه ای یا بین المللی درگیر خواهند شد. علاوه بر بحران اقتصادی و سیاسی که هدف آن ارزیابی رشد مشکل است، بحران انفجاری یک جنگ همه جانبه در سال آینده خواهد بود. جنگی که نشانه های آن در برهم خوردن توازن قوا در سازمان ملل و صحنه بین المللی ظاهر شده است.

این روند ادامه یافت و اتفاقات در آستانه ورود به سال جدید نشان از نابسامانی مدیریتی و تشویش برای آینده ای روشن تر و مطلوب تر از گذشته داشت. اکثر دولت ها وارد اصلاحات جدی در سیاست ها و برنامه های خود شده اند. زیرا «آشفتگی» نشانه بارز وضعیت بین المللی و روابط کنونی بسیاری از کشورهاست. به جای ادغام منطقه ای، خاورمیانه همچنان تحت سلطه درگیری و تضاد دولت با دولت است. انتخاب رئیس جمهور جدید و دولت کارآمد در لبنان که به دلیل هژمونی سعودی ها با رژیم صهیونیستی و آمریکا دچار بحران شده است، همچنان در مرحله نهایی قرار دارد. در یمن، اگرچه آتش‌بس شکننده هنوز پابرجاست، بازگشت دوباره جنگ ویرانگر دور از دسترس نیست.

احیای روابط رسمی دوجانبه بین تهران و ریاض مسکوت مانده است و پوتین به بازی نفت و اوپک در راستای منافع خود ادامه می دهد.

افغانستان با بحران های داخلی مختلف با گرسنگی عمومی شهروندان خود مواجه است. در ترکیه، «اردوغان» که تا چند ماه دیگر با انتخابات دیگری روبرو است، از بحران «کردها» در کشورش و در مرز ترکیه با سوریه و عراق صحبت کرد. وی در نطق خود در پارلمان ترکیه کشورهای اروپایی را تهدید کرد که اگر از حمایت از کردها در سوریه و عراق دست برندارند و همچنان در داخل ترکیه هدف فعالیت های تروریستی قرار بگیرند، اکنون شش میلیون پناهجو در ترکیه باقی می مانند. جنگ و بحران سوریه و… کشورهای اروپایی و کشورهایشان مرزهایشان را باز خواهند کرد تا بتوانند به کشورهای اروپایی بروند. عراق هنوز یک دولت مرکزی شکننده دارد. واقعیت این است که «بایدن» و سیاست های سیاسی-امنیتی واشنگتن-اسرائیل همچنان در وضعیت بحران و «بیم و امید» خاورمیانه و منطقه خلیج فارس را مدیریت می کنند. چشم انداز آینده در سال جدید روشن و پر از صلح و ثبات نیست.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا