عمومی

آموزه های بحران موشکی کوبا برای برنامه هسته ای ایران

آموزه های بحران موشکی کوبا برای برنامه هسته ای ایران

همایش “شصتمین سالگرد بحران موشکی کوبا” توسط “آکادمی دیپلماتیک وزارت امور خارجه روسیه” و مشارکت “بنیاد صلح روسیه” در تاریخ 1 می 1401 (23 سپتامبر 2022) با حضور معاون سرگئی ریابکوف وزیر امور خارجه، رئیس نهاد میزبان، سفیر روسیه در آمریکا و کوبا، پروفسور و اچ. اس. در مسکو، دانشگاه دولتی مسکو، دانشگاه ماگیوم مسکو و اندیشمندان و اساتید دانشگاه روسی، ایرانی، چینی و آمریکایی برگزار شد.

درگیری هسته ای احتمالی یا “بحران موشکی کوبا” بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده بین 16 تا 28 اکتبر 1962، تحت رهبری نیکیتا خروشچف و ریاست جمهوری جان در اتحاد جماهیر شوروی. f. تاخیری در ایالات متحده وجود داشت که در نهایت با سازش بین طرفین به پایان رسید: ایالات متحده قول داد که به خاک کوبا، یکی از متحدان شوروی حمله نکند و موشک های هسته ای استراتژیک خود را از پایگاه های نظامی خود در ترکیه خارج کند. . اتحاد جماهیر شوروی همچنین متعهد شد که موشک های استراتژیک و تاکتیکی مستقر در کوبا را از خاک این کشور خارج کند.

نگاهی دقیق به نگرش ها و طرز فکر، تصمیم گیری و انعطاف رهبران دو کشور برای پرهیز از جنگ هسته ای، برگرفته از ویژگی های تاریخی، جغرافیایی و ایدئولوژیک دو ابرقدرت هسته ای روبروی یکدیگر. در کشور ما جنبه های نظری و اخلاقی وجود دارد.

سرگئی ریابکوف، سخنران ویژه کنفرانس شصتمین سالگرد بحران موشکی کوبا، گفت: جنگ در اوکراین نتیجه مداخله مستقیم غرب است، به‌ویژه آمریکا و انگلیس که با اوکراین همکاری می‌کنند. “شکست استراتژیک” روسیه نامیده می شود و بنابراین، باج نیز هسته ای است. وی همچنین تاکید کرد که دولت آمریکا توانایی مذاکره را ندارد اما سیاست مسکو این است که دیگران را با سلاح هسته ای تهدید نکند. وی همچنین خاطرنشان کرد که درگیری مستقیم با آمریکا و ناتو به نفع روسیه نیست، اما دولت آمریکا باید خطرات تشدید تنش بین روسیه و ناتو بر سر اوکراین را درک کند. سایر شرکت کنندگان در این کنفرانس بین المللی در مورد درس های تاریخی بحران موشکی کوبا برای روندهای نظامی-امنیتی و سیاسی کنونی به ویژه تشدید جنگ در اوکراین، تشدید بحران تایوان، پیامدهای درگیری احتمالی بین روسیه و روسیه بحث خواهند کرد. روسیه. ناتو و امکان استفاده از سلاح. هسته ای استراتژیک در دنیای امروز

این نویسنده (سخنرانی آنلاین) از ایران به بررسی ابعاد مختلف این مناقشه هسته‌ای با استفاده از «قیاس‌های تاریخی» می‌پردازد و تأثیر این رویداد را بر روند کنونی و آینده، به‌ویژه درس‌های این بحران به‌ویژه نوع واکنش انرژی توضیح می‌دهد. در مواجهه با تهدیدات بزرگ، عطامی هزینه برنامه هسته ای و مذاکرات ایران را می پردازد. بحث من در سه نکته مطرح می شود:

اول، لزوم استفاده از ابزار «مذاکره» در بحران هسته ای. از این منظر، ماهیت یک بحران هسته ای، یعنی تأثیر فاجعه بار انسانی و تجربه تلخ بشری گذشته، به گونه ای است که تنها از طریق مذاکره و سازش برد-برد قابل حل است. در بحران موشکی کوبا، رئیس جمهور ایالات متحده کاملاً آگاه بود که نمی تواند رهبری شوروی را از امنیت و منافع حیاتی خود به عنوان یک ابرقدرت با استفاده از زور و تحریم یا حمله نظامی به کوبا منصرف کند. بر این اساس، او انعطاف و سازش با اتحاد جماهیر شوروی را بر حمله نظامی به کوبا ترجیح داد.

در مورد ایران، خروج آمریکا از برجام (توافق هسته‌ای 2015) و اعمال تحریم‌های سخت‌گیرانه در قالب سیاست «فشار حداکثری» برای تجزیه کشور از درون نتیجه معکوس داشته و منجر شده است. تقویت برنامه هسته ای ایران و اتخاذ موضع سختگیرانه در مذاکرات هسته ای. بحث این است که کشورها به ویژه کشورهای تاریخی با تحریم و زور از منافع کلان امنیتی و استراتژیک خود دست نمی کشند. در واقع، امنیت و بقای یک ملت با تقویت بازدارندگی متعارف یا حتی غیر متعارف، حق ذاتی ملت ها (با هر مدل حکومتی) در دنیای پر هرج و مرج امروز است.

دوم، عناصر «زمان» و «فاصله جغرافیایی» و لزوم انطباق با محیط بحران هسته ای. این بدان معناست که حل مناقشه هسته‌ای باید در چارچوب زمانی مشخص و مورد مذاکره قرار گیرد تا هر دو طرف این فرصت را داشته باشند که خواسته‌های اساسی و متقابل خود را برای رسیدگی به نگرانی‌های مهم امنیتی کشورها تطبیق دهند. البته شدت غافلگیری و فاصله کم جغرافیایی بحران موشکی کوبا به حدی بود که دو طرف در عرض 13 روز و در قالب تعامل فشرده بین تیم های رهبری دو کشور به نتیجه قابل قبولی دست یافتند.

اولین درخواست رهبری شوروی از ایالات متحده این بود که از حمله احتمالی به کوبا که اخیراً به بلوک کمونیست ملحق شده بود، جلوگیری کند. زیرا این حرکت برای حفظ موقعیت ابرقدرت و رهبری اتحاد جماهیر شوروی در بلوک شرق ضروری بود. دومین درخواست شوروی که سال ها بعد فاش شد، حذف موشک های استراتژیک هسته ای مشتری از خاک ترکیه به عنوان عضو ناتو بود. برای رهبری آمریکا، پذیرش هرگونه خطر حمله هسته‌ای شوروی از خاک کوبا، یعنی فاصله جغرافیایی حدود 170 کیلومتری از سواحل فلوریدا تا جنوب شرقی ایالات متحده (با 90 میلیون جمعیت در آن زمان)، فاجعه بار بود بنابراین، به دلیل شدت و فوریت بحران، هر دو طرف به سرعت تصمیم گرفتند.

درس تاریخی این بحران این است که وقتی فاصله جغرافیایی بحران نزدیک است، آمریکایی ها به سرعت واکنش نشان می دهند. بحران موشکی کوبا و وقایع تروریستی 11 سپتامبر 2001 دو نوع متفاوت از واکنش آمریکا و ترس از تهدید جدی برای سرزمین اصلی است که آنها را مجبور به واکنش سریع و دادن امتیاز (واقع در بین دو اقیانوس بزرگ، اقیانوس آرام و اقیانوس اطلس) می کند. ، آمریکایی ها سال ها از تهدیدهای مستقیم و جنگ دور بودند).

اما در مورد ایران، به دلیل اضطرار نبودن سطح تهدید هسته ای و فاصله زیاد جغرافیایی، آمریکا نتوانست خطر واقعی را از روند توسعه برنامه هسته ای ایران درک کند. به همین دلیل به روشی برای تحریم اقتصادی و فشار سیاسی تبدیل شده است. در واقع، عنصر “زمان” به شیوه ای متفاوت و طی چندین سال مذاکره آشکار شده است، زیرا هر دو طرف خواسته های امنیتی حیاتی خود را متعادل می کنند و با محیط درگیری سازگار می شوند. به همین دلیل، روند مذاکرات هسته ای ایران با غرب بیش از حد معمول طول کشیده است و همچنان در سیاست داخلی دو طرف بحث داغ است. این روند احتمالا تا رسیدن به یک نقطه تعادل واقعی و مصالحه متناسب در جهت منافع طرفین ادامه خواهد داشت.

سوم، ساختار نظام بین الملل و بحران هسته ای. رویداد بحران موشک کوبا نشان داد که حل مناقشه هسته ای در یک سیستم دوقطبی بر اساس سناریوهای “تعادل ترور” و تخریب متقابل آسان است. در چنین ساختاری از نظام بین‌الملل، منافع قدرت‌ها در قالبی کلان استراتژیک سنجیده می‌شود و در نقاط مختلف جغرافیایی و در قالب یک مبادله برای حفظ توازن قوا از رقیب امتیاز گرفته می‌شود. موقعیت ابرقدرت آنها. برخلاف تصور آمریکایی‌ها که برنده بحران را با عقب راندن دشمن از مرزهای نزدیک خود می‌دیدند، این اتحاد جماهیر شوروی بود که کشتی‌های حامل موشک‌های استراتژیک و تاکتیکی را با عملیات مخفیانه فرستاد و مستقر کرد. در خاک کوبا، آمریکا اهرم بیشتری نسبت به آنچه پنهانی گرفته بود به دست آورد.

چند سال بعد، آمریکایی ها تصور کردند که کشتی های حامل موشک هنوز وارد کوبا نشده اند و به عنوان یک اقدام پیشگیرانه، به اصطلاح «انزوای دریایی» را در اطراف جزیره اعمال کردند، غافل از اینکه در همان روز بحران، 162 موشک هایی با کلاهک هسته ای به کشور مستقر شد که پس از توافق دو طرف برچیده شد و به شوروی بازگشت. هنگامی که رهبری شوروی اولین درخواست خود را از دولت کندی دریافت کرد، که تضمینی برای عدم تهاجم نظامی به کوبا بود، شرط دوم خود را روشن کرد که موشک‌های مستقر در کوبا تنها زمانی حذف خواهند شد که ایالات متحده موشک‌های هسته‌ای استراتژیک را از ترکیه خارج کند. . بیرون، این کار هم انجام شد.

در مورد ایران، با تحولات جدید ژئوپلیتیکی، به ویژه شکست نظامی آمریکا در شرق مدیترانه و افغانستان و آغاز جنگ اوکراین، ساختار نظام بین‌الملل بار دیگر به سمت نوع جدیدی از قطبی‌سازی پیش می‌رود. درگیری شرق و غرب. در این شرایط امکان استفاده از سلاح های هسته ای تاکتیکی حتی در صورت تشدید جنگ و درگیری بین روسیه و ناتو امکان پذیر است. البته یکی از ویژگی های ساختار جدید، ظهور «جهان جنوبی» یا قدرت های نوظهور منطقه ای است که بدون شک قصد دارند بر روندهای مستقل سیاسی، اقتصادی و نظامی تکیه کرده و قدرت ملی خود را تقویت کنند. این کشورها عمدتاً برای رهایی از یکجانبه گرایی سنتی معادلات غربی که پس از جنگ جهانی دوم بر جهان سایه افکنده است، به معادله شرق روی آورده اند.

این وضعیت فرصت بی نظیری را برای ایران فراهم می کند تا برنامه هسته ای خود را توسعه دهد و در عین حال جایگاه قوی خود را در مذاکرات هسته ای با غرب حفظ کند. زیرا معادله شرق و جهانی جنوب از ارزش ژئواستراتژیک ایران در سیاست جهانی آگاه است و در شرایط جدید از جمله خنثی سازی تحریم های غرب به نفع ایران عمل می کند. به زودی معادله غرب در مواجهه با حجم وسیعی از مشکلات جهانی که به آنها اشاره می کند خسته و بی تفاوت خواهد شد و معادله سیاسی برابر بین ملت ها را در اجرای سیاست جهانی می پذیرد.

* استاد روابط بین الملل

6565

دکمه بازگشت به بالا