عمومی

یادکرد از حسین بنایی با نگاهی به اوضاع امروز

دکتر حسین بنایی یکی از چهره های تاریخ ساز ایران است که تاثیر زیادی در آموزش و ورزش کشور دارد. وی در سال 1290 در مشهد به دنیا آمد. او مردی بزرگ در تاریخ ورزش، آموزش و موسیقی، مؤسس بسیاری از شرکت های تعاونی، مؤسس مسابقات ورزشی در مدارس و دانشگاه ها، مؤسس دوره های عالی تربیت بدنی در دانشگاه ها، استاد دانشگاه، هنرمند خلاق، نقاش است. (در کلاسیک، مدرن، کاریکاتور و مینیاتور) ) ) نویسنده 57 کتاب آموزشی، مترجم زبان های فرانسه و انگلیسی، نویسنده، دوستدار خدمت برای تربیت نسل آینده، مؤسس اردوها و موسسات ورزشی و خانه های پیشاهنگی، قهرمان و مروج ورزش های مختلف، شجاع، وارسته، نجیب و بزرگ که در رده مردان پیشکسوت این کشور قرار گرفت» (1).

حسین بنایی از آمریکا دکترای تعلیم و تربیت، روانشناسی و تربیت بدنی گرفت و به ایران بازگشت و در سال 1332 سازمان پیشاهنگی کشور را سازماندهی کرد. از کارهای به یاد ماندنی وی تبدیل باغ منظره به اردوگاه آموزشی و تفریحی پیشاهنگان و همچنین احداث کمپ کلکچال در ارتفاعات همین منطقه بود که به یک مرکز مهم ورزشی و آموزشی تبدیل شد. بنایی همچنین در شهرهای رامسر، مشهد و نشابور اردوگاه‌های پیشاهنگی بزرگی ساخت و در ده‌ها نقطه دیگر در سراسر کشور ساختمان‌ها و مراکز کوچک‌تری برای این منظور ساخت. کار ارزشمند او این بود که بیشتر هزینه های ساخت و نگهداری این تأسیسات را به ابتکار خود پرداخت و برای مراکز درآمدزایی کرد و همکاری های مردمی را جلب کرد و با وجود اینکه از سمت علمی و مدیریتی بالایی برخوردار بود، اغلب استفاده می کرد. از آثار او بیل و کلنگ است. در ساخت و ساز و باغبانی نه به صورت نمادین، بلکه با تمام توان و بیش از یک کارگر معمولی کار می کرد. جا دارد مدیران ارشد کشور آن شخصیت را با مدیران انتصابی فدراسیون های ورزشی یا مسئولان نهادهای «فرهنگی» فعلی مقایسه کنند و ارزیابی کنند که این افراد با هزینه های نجومی از جیب ملت چه می کنند! حداقل در فدراسیون های ورزشی می دانم که با «مدیریت» این سازمان های به اصطلاح غیردولتی چقدر سفرهای خارجی متعدد و کم درآمد، ضایعات مالی و ثروت شخصی استخراج می شود و چه نتایج کم ارزشی به دست می آید. .

با نگاهی به شرایط امروز یاد حسین بنایی می افتم

این یک فاجعه تاریخی است که شخصیت با استعداد و برجسته ای مانند دکتر بنائی بعد از انقلاب دستگیر شد اما پس از مدتی متوجه شدند که هیچ نقطه سیاهی در کارنامه او وجود ندارد. اما از سمت مدیریت برکنار شد و مجبور به مهاجرت شد. پس از آن، سازمان پیشاهنگی چندین نسل از کودکان و نوجوانان را با فعالیت هایی مانند «عمل خیر»، داوطلبی، ورزش، زندگی در زیر چادر و زندگی در طبیعت و ساختن «حافظه جمعی» برای توده ها آشنا کرد. ایرانیان به مدرسه رفتند و آن را شکستند تا از امکانات آن استفاده کنند. علاوه بر این، این صحنه و یک سری فجایع دیگر از جمله کلکچال رخ می دهد که نمونه ای از هزاران سوء مدیریت است. منظریه و کلکچالی که او ساخت، سال‌ها به روی عموم بسته بود و بعدها که ظاهراً مدیریت آن‌ها به وزارت آموزش و پرورش سپرده شد، از شور و شوق، ورزش و حسن نیت او خالی شد. حتی در مقطعی (همین چند سال پیش) به دلیل بدهی وزارت آموزش و پرورش توسط بانک ملی تصرف شد! در ماندریهه و کلکچال ساختمان‌ها و جاده‌های دیگری ساخته شده که تمامیت طبیعی و تاریخی آن‌ها را تا حد زیادی خدشه‌دار کرده و قطعاً پول زیادی به جیب پیمانکاران و کارگران وارد کرده است.

ناآرامی های مستمری که در روزهای اخیر شاهد آن بودیم تا حد زیادی نتیجه طرد شدن مردان و زنان ماهری مانند حسین بنایی به دلیل متفاوت بودن ظاهر و پوشش و استخدام افراد فاقد صلاحیت در مؤسساتی است که به ایجاد آنها با مخالفت با ظاهر دولت پسند یا پوشش متفاوت دیگر مردان و زنان، زیر شکم فرصت طلبانه و نیات کثیف خود را پنهان می کردند. امروزه می توان همه نارضایتی ها را نتیجه توطئه های خارجی دانست یا چشم بر وضعیت وخیم جامعه و محیط زیست بسته و وانمود کرد که کشور در شاهراه پیشرفت و سربلندی قرار دارد… اما اگر کشور رهبران به تدریج سیاست های اشتباه خود را برنمی گردانند و زمینه ای برای رشد ایده ها ایجاد نمی کنند و با ایجاد در صورت عدم پرداخت متفاوت، ایران عزیز رتبه های بیشتری را در شاخص هایی مانند بهداشت محیط، توسعه اقتصادی، اعتبار پول ملی، پاسپورت کاهش می دهد. اعتبار و افزایش شاخص هایی مانند فرار مغز و سرمایه.

* طرفدار محیط زیست

از نو

1) از سایت «شر سال».

برای آشنایی بیشتر با دکتر بنایی می توانید به کتاب مراجعه کنید حسین بنایی مردی مثل خار است

233233

دکمه بازگشت به بالا