دهداری همچنان گلوله برفی میخورد!
برای ما که بودیم ، وضعیت فرقی با گذشته ندارد ، فقط شکل آن تغییر کرده و کلمات متراکم تر شده اند. به نظر می رسد 3 روز پیش وقتی پرویز دهداری با یخ در تارتان آزاد شد. کلاه نمدی او روی زمین افتاد و مقداری تعادل خود را از دست داد و قند در قلب دو شلوار جین ملی باقی مانده در تیم ملی ذوب شد.
به گفته منابع دنیای 77 ، مهدی طاهرخانی در یادداشتی گفت امروز مجله Bhatan نوشت: اکنون به سوم دسامبر رسیده ایم؛ سالگرد درگذشت مردی که به عنوان “معلم اخلاق” در فوتبال ایران جاودانه شد. پرویز دهداری جام های زیادی را به دست نیاورد و از نظر فنی یکی از بهترین های تیم ملی ایران نبود ، اما تفاوتی که او را از دیگران جدا کرد همان اصلی بود که هرگز از آن اجتناب نکرد. او از مدرسه شاهین آمده بود ، قیمت جام را می دانست اما ارزان آن را نمی فروخت. چه چیزی از بدن باقی مانده است؟ اخلاق فوتبال ما دقیقاً کجاست؟ وضعیت سیستم عامل ها چقدر بهتر شده است؟ آن روز آنها سرمربی وقت تیم ملی را با برف زدند و دو دهه بعد با سنگ روی همان سکو هوادار را کور کردند. در همان سکو ، با کمک نارنجک دستی ، سربازی را که مشغول انجام وظیفه بود ، چشم بند زدند و ده ها فاجعه دیگر که به ما عبرت نمی داد ، زیرا پیروزی و پیروزی به هر قیمت از هر چیز دیگری مهمتر است.
چند روز پیش ، سرمربی استقلال آینه ای را دوباره جلوی ما قرار داد تا با جمله ای کوتاه از کلمه te پس از باخت به اهواز ، به ما نشان دهد که اخلاق در کجای فوتبال است. بسیاری می توانند این جمله را توجیه کنند که کلماتی مانند آب نبات در قلب تمرین و رقابت رد و بدل می شوند و تنها بدبختی محمود فقری این بود که دوربینی در دست داشت که نباید باشد و آنچه را که ضبط نشده بود در دست داشت. و پخش از گناه بدتر.
توضیحی که می شنوید بیشتر به شما آسیب می زند. این موارد در فوتبال ما طبیعی است ، اما چرا؟ زیرا فردا آنها همه چیز را در جام می گذارند و پیروز می شوند و نمی گویند که کسی به اخلاق و اصول خود پایبند بوده است. آنها فقط می گویند او چند جام و چند بازی برنده شده است.
در محیطی که هر مسابقه فوتبالی به صورت زنده پخش می شود ، با جملات خنده دار “آجی مجی” روبرو می شوید ، جادویی که بیشتر برای خنداندن بچه ها در دهه شصت مورد استفاده قرار می گرفت ، اما این بار لبخند متعلق به من و من نیست. صدها میلیون تومان پشت این کلمه است ، یعنی مربیان و تکنسین هایی که به جادو اعتقاد دارند.
وقتی اخلاق فراموش می شود و پیروزی به تنهایی ارزشمند است ، هر دو جادوگر و جادوگر باید در کنار تیم بایستند و “شن و نجوم” را در مستطیل سبز برای پیروزی خود باز کنند. این شرایط حرفه ای های فوتبال ما است. فوتبالی که سالانه 5050 میلیارد تومان گردش مالی دارد اما در پایان ما به فحشا پورن می رسیم و “آجی ماجی” را می شنویم.
چند دهه پیش پرویز دهه داری مورد اصابت گلوله برفی قرار گرفت و اکنون گلوله های برفی هنوز از جایی به سمت سکوی نامرئی تیراندازی می کنند. با دقت بیشتر و برد بیشتر. اگر با ما نباشید ، می آیید و گلوله ها زندگی شما را می خورند و می بینیم که مربی پس از باخت آنقدر ضرر کرده است که هیچ کنترلی بر حرف هایش ندارد. او قسم می خورد و هرگز نمی خواهد از جامعه ای که سخنان زشت او را می شنود عذرخواهی کند. این فوتبال غیراخلاقی ماست که اکنون حاوی یک سخنرانی احترام آمیز و فحاشی است. یک دلیل دارد ارزش این کلمه از فنجان ها و کلمات انسانی رشد کرده است و ما جنبه حرفه ای “مرگ اما ببر” را یاد گرفته ایم. واقعاً! آیا می دانید چه کسی اولین بار جسد را زیر تابوت برد؟ کسانی که نشانه های یخ روی دستشان است!
انتهای پیام