حکایت قلب آموزش و پرورش
کمی برگردیم
در تاریخ 1 مارس 2011 ، گزارش شد که محی الدین بهرام به عنوان رئیس آژانس تحقیق و برنامه ریزی آموزشی محمد استعفا داده است.
وی یک دهه رئیس این سازمان بود و سرانجام استعفا داد: “در ماه های اخیر احساس عجیبی نسبت به تداوم مسئولیت های سازمان تحقیقاتی داشته ام و احساس کردم که برادر عزیزم ، وزیر محترم آموزش و پرورش ، آقای باطایی ، دوستی افراد “”
پیش از او مهدی نوید_آدام به مدت سه سال رئیس این سازمان بود.
بعد از آقای محمد ، حیدر تورانی رئیس این سازمان شد و او کار خود را از ابتدای نوزدهم 139 آغاز کرد و تا پایان ژانویه همان سال رئیس این سازمان بود. شرایط لازم برای سرپرستی کمابیش یکسان بود. دوره ده ماهه وی به پایان رسید.
از ابتدای فوریه 2016 ، آقای ژولم مدیر و رئیس پژوهشگاه شد. وی پس از گذشت 15 ماه از سمت ریاست جمهوری ، بازنشستگی خود را تا چهارشنبه چهارم مه 2010 اعلام کرد و در آخرین جلسه اجرایی خود گفت: “قانون بودن یکی از مواردی است که باید به فرزندان آینده این سرزمین آموزش دهیم.” او با این جمله هرگونه استفاده از این روابط و جلوگیری از قانون برای ادامه ریاست سازمان را انکار می کند. اما وی با بیان شرایط کم و بیش مبهم ، گفت: “من این سازمان را ترک نخواهم کرد زیرا آموزش نگرانی من است.”
در این مقاله ، ما هیچ ساختاری برای انتقاد از سوابق آقای ژولام و بررسی سوابق کارگردانان برای مفسران نداریم. اما خواجه شیراز در یک دیدگاه آسیب شناختی گفت: “باید از معامله گران مطلع شود.”
آقای مدیر ، مانند مدیران و سرپرستان ، آمد و جلوی ما رفت و سابقه وی را در مقابل ما دید.
چند واقعیت اساسی در مورد پدهای استامپ و نحوه استفاده از آنها.
بازنشستگی یک اتفاق قابل پیش بینی نیست؟ یا تعداد بلایای طبیعی که ناگهان بر روی شخص قرار می گیرد؟
بازنشستگی یکی از رویدادهای قابل پیش بینی در زندگی یک مرد شاغل است که تقریباً سی سال قابل استقبال و برنامه ریزی است.
طبعاً آقای ژول باید می دانست که در این تاریخ بازنشسته می شوند و باید کار را به شخص دیگری واگذار می کردند.
سوال این است: آیا مدیریت یک سازمان تحقیقاتی بیش از یک سال تصمیم خود را گرفته است؟
در ماه مه سال 2009 ، آقای جانم با افتخار به نقل از رهبر معظم انقلاب گفت: “تحقیق و برنامه ریزی آموزشی منبع حیات آموزش است. این قلب را احترام بگذارید ، ارزش و حفظ کنید.” آفتاب روی سینه این موسسه مدال تلقی می شود.
سؤال این است: اگر یک پزشک بداند که عمل جراحی قلب 5 ساعت طول می کشد تا معالجه شود و از این طعنه می داند که نمی تواند بیش از 45 دقیقه در اتاق عمل بماند. و دانستن این دو مورد ، قفسه سینه بیمار را بعد از لباس پوشیدن در اتاق عمل باز می کند. چه کاری باید انجام دهیم؟
آقای ژولم در ماه مه 2009 گفت که یک فعال انقلابی باید متفکر و بینش باشد. در همان روز ، آنها هشت پروژه بزرگ آژانس های تحقیق و برنامه ریزی آموزشی را رونمایی کردند. حال آنها باید بدانند که به زمان حضور بیش از پروژه های بزرگ احتیاج دارند و شاید شخص بعدی با درج بیشتر تغییرات مدیریتی در کشور ، مسیر خود را ادامه ندهد. با این حال ، وی امروز در یک سخنرانی وداع گفت: “انشاءالله آقای ملکی در این مسیر ادامه خواهد داد.”
ژولام خبر نداشت؟ تایید کنید. سالمندان نباید مراقب باشند؟
شما قلب آموزش را به پزشك معالج خود داده ايد كه گواهينامه فعاليت آن در حال انقضا است.
من ذهن شما را به کسی جز شما ندادم
شما به خانواده من غم و اندوه اضافه کردید و رفتید
* در کانال تلگرام نویسنده با عنوان “معلم: شاگرد مادام العمر” منتشر شد. 17 مه 2016