عمومی

انواع تنبلی‌ و راه‌های درمان هر یک از آنها

انواع تنبلی‌ و راه‌های درمان هر یک از آنها

مدتی ورزش می کنیم و نسبتاً انداممان اندکی تناسب اندام می شود، اما ناگهان به خود می آییم و متوجه می شویم که همه چیز را رها کرده ایم و به خانه برگشته ایم…

به گزارش دنیای 77، عصر ایران است وی با این مقدمه نوشت: «واقعاً چرا تنبل هستیم و آیا راه حلی برای دوری از تنبلی داریم؟

جالب اینجاست که بیشتر تنبلی ما از این هفت نوع است:

1- گیج شده ایم و نمی دانیم چه کنیم

برخی از تنبلی های ما در واقع یک آشفتگی است و ما حتی نمی دانیم از کجا شروع کنیم. با این حال، افراد کمال گرا بیش از حد گرفتار این نوع توهم هستند. آنها می خواهند همه چیز عالی باشد و می خواهند در مدت زمان کوتاهی به یک نتیجه عالی برسند و از آنجایی که از قبل احساس می کنند چنین چیزی در دنیای واقعی امکان پذیر نیست، گیج می شوند و از هیچ شروع نمی کنند. ، و فقط در فکر انجام این همه کار خوب است و بس. بالاخره به آن می گویند: تنبلی!

رفتار: از تجربیات قبلی درس بگیرید و به خود اعتراف کنید که موفقیت های کوچک و تدریجی بهتر از اختلالات مداوم هستند. شب وقت بگذارید و برای فردای خود یک برنامه واقع بینانه بنویسید.

2- ترس بد بیماری: نمی توانم!

بسیاری از ما این صدای درونی را داریم: “بیش از 10 سال طول کشید تا به سطح مناسبی از درک زبان انگلیسی برسم.” چگونه می توانم آلمانی سخت یاد بگیرم؟”

“نمره بالا در این آزمون بسیار سخت است.” از آنجایی که احتمالاً علیرغم تلاشم نمره متوسطی خواهم گرفت، بهتر است اصلاً خودم را اذیت نکنم.

این نوع “تنبل” شما را به طور کامل می پذیرد که نمی توانید، بنابراین شروع نمی کنید.

درمان این تنبلی این است که از افراد موفق بپرسید چگونه شروع کردند. اگر بدانید که بسیاری از آنها شروع بسیار بدی داشته اند، شگفت زده خواهید شد.

3- دیدگاه منفی خاص: می ترسم نتوانم به طور مسخره ای خاص و عام شوم!

چنین “تنبلی” کسانی را که به عقاید و پچ پچ ها و سر و صداهای مردم اهمیت می دهند مبتلا می کند و مدام با خود می گویند: “اگر من در مسابقه پیروز نشوم، همه می گویند آن روز فلان ورزیده و شب. و شکست خورد.» سپس آن را قابل مشاهده و نامرئی می کنند. پس بهتر است خود را درگیر این روند ناموفق نکنید.»

راهش این است که به خودم بگویم در زندگی ام برای خودم و خوشبختی شخصی ام کار می کنم. البته اشتباهات و شکست ها جزئی از مسیر است و من از «مسیر» لذت خواهم برد و کاری ندارم دیگران چه می گویند.

4- سندرم خستگی مزمن!

برخی از مردم صدای درونی دارند که آنها را صدا می کند: “ببین! امروز خیلی خسته ای. ساعت شش صبح بیدار شدی و به دفتر رفتی. می خواهی شب شش کیلومتر بدوی؟ پلانک، دراز و نشست؟ مهم نیست! شما لایق استراحت هستید. شما خسته هستید.

راه رهایی از این نوع تنبلی استفاده از یک ترفند کوچک است. به خودت بگو امروز میخواهم خودم را عذاب بدهم و خودم را بیشتر خسته کنم. به عنوان مثال، بعد از اینکه ورزش کردید و بعد از ورزش آن «احساس» خوب را دریافت کردید، به خاطره ای در پس زمینه مغز شما تبدیل می شود. دفعه بعد می توانید به این خاطره رجوع کنید و این بار بگویید: “بله!” امروز خسته ام اما می دانم اگر کاری انجام دهم خوب می شوم.

5- بی تفاوتی! چه اتفاقی خواهد افتاد!

مثلاً این کتاب را بخوانید. آیا باید بیشتر بدانم تا افسرده تر باشم؟ فرض کنید 10 کیلوگرم وزن کم کردم. آیا به جایی خواهم رسید؟ آیا من برای کسی مهم هستم؟

در اینجا باید به خود انگیزه دهید تا از بی تفاوتی دوری کنید. به عنوان مثال، درباره کتابی که می‌دانید جالب است، توییت بنویسید یا نظر خود را درباره چندین داستان بنویسید. یا یک استوری ارسال کنید و کاملاً واضح نشان دهید که از فرم خارج شده اید و می خواهید یک چالش یک ماهه را شروع کنید و از فالوورهای خود بخواهید که به آن بپیوندند و شما را تشویق کنند.

6- متاسفم! برای من خیلی دیر شده است

“بله! من در حال حاضر این راه کسب و کار را به خوبی یاد گرفته ام. اما من این راه و تجربه 20 سال پیش را دارم. اکنون خیلی زیاد است!”

به یاد داشته باشید که بسیاری حتی در میانسالی یا پیری به موفقیت و شهرت رسیده اند.

7- هویت کاذب یک تنبل برچسب شما شده است

برای مثال، اگر هنگام راه رفتن از دیگران عقب بیفتید و در واقع به دلیل آسیب اخیر زانو باشد، به خود خواهید گفت: این به شما ثابت می کند که من واقعا تنبل هستم!

جملات مثبت را در شب برای خود تکرار کنید. مواردی از این قبیل:

“من هر روز سخت کار خواهم کرد تا به تناسب اندام و بهتر شدن برسم.”

من باهوش هستم و با مطالعه منظم از دیگران جلوتر خواهم ماند.»

من یک هنرمند هستم و مهارت های هنری خود را نشان خواهم داد.»

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا